آموزش مهارت‌های گروهی

آموزش گروهی مهارت­های هیجانی، اجتماعی و شناختی به کودکان مبتلا به آسپرگر و اتیسم با عملکرد بالا

کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا، اغلب دیرتر تشخیص داده می­شوند زیرا که نشانه­‌های اتیسم با درجه کمتری در آنها تظاهر می­کند. بر این روال، آنها ممکن است به موقع، آموزش خاص دریافت نکنند. شناخت زودرس و قرارگیری در گروه آموزشی، این امکان را برای کودکان فراهم می­کند که ضمن آموختن و تمرین مهارت­ها، تجربه­‌های اثربخش با همسالان خود داشته باشند.
آموزش مهارت­های زندگی به کودکان به ویژه در قالب گروهی از سال ۱۹۹۵ توسط یونیسف و سازمان جهانی بهداشت در سطح گسترده­ای پیشنهاد و اجرا شده و شماری از پژوهش­های داخلی و خارجی، اثربخشی این نوع آموزش­ها را گزارش کرده­اند.
پس از تحقیق تقوی، پوراعتماد، طهماسیان و فتی (۱۳۸۷) در زمینه تاثیر اجرای برنامه آموزش گروهی مهارت­های زندگی بر هوش هیجانی و اجتماعی، طراحی و تدوین این بسته آموزشی ویژه کودکان مبتلا به آسپرگر و اتیسم با عملکرد بالا در مرکز ساماندهی درمان و توانبخشی کودکان اتیستیک انجام شد. این بسته آموزش گروهی با هدف پرورش مهارت­ها با توجه به نیازهای خاص این کودکان تدوین شده و شامل سه بلوک هیجانی (Emotional)، اجتماعی (Social) و شناختی (Cognitive) است.
زمینه نظری و اجرایی این آموزش بر پایه­ی رویکرد روانشناسی مثبت نگر است و بر غنی­تر کردن توانایی­ها و ظرفیت­های آشکار و پنهان کودکان تاکید دارد. در کنار آشنایی دقیق با ماهیت اختلال اتیسم و واقعیت­های مرتبط با آن، توجه به قابلیت­های قابل رشد کودک مبتلا به اتیسم و لذت بخش کردن آموزش برای آنها بسیار مهم است. تجربه موفقیت­آمیز این کودکان در پرورش مهارت­ها و لذت بردن از مشارکت و تعامل با گروه همسالان، دریچه­ای از امید به روی خانواده و تیم آموزشی و درمانی می­گشاید.
در این آموزش گروهی، تاکید بیشتر مربیان بر تشویق رفتاری است. در سیستم تشویقی جلسات از جدول ستاره­‌ها استفاده می­شود و در پایان کلاس، با توجه به تعداد ستاره­‌های کسب شده، کودکان جوایزی دریافت می­کنند. آموزش غیرمستقیم به کودک کمک می­کند تا در فضایی خوشایند و نسبتا آزاد به یادگیری، کشف و تمرین بپردازد. تکنیک­ها و روش­های هنردرمانی (Art Therapy)، که در جریان کار گروهی مورد استفاده هستند، با توجه به هدف آموزشی هر فعالیت و قابلیت اجرا در گروه خاص، انتخاب می­شوند. روش­های اجرایی در این بسته آموزش گروهی شامل بازی، داستان و قصه­گویی، نمایش، موسیقی، نقاشی و رنگ­آمیزی، کار با خمیر و گل، کلاژ، کاردستی­های خلاقانه و … است.
روند ارائه و تمرین فعالیت­ها به صورتی است که سیری تدریجی را از فعالیت­های ساده و آسان به سوی فعالیت­های پیچیده و دشوارتر طی می­کند. یادگیری در مراحل ابتدایی بیشتر با استفاده از ابزارهای عینی و قابل مشاهده توسط کودکان انجام می­شود و در گذر جلسات، این یادگیری به شکل انتزاعی هم گرایش پیدا می­کند.
برای پیوند بیشتر کودکان با فعالیت­های گروه و جلب توجه دقیق­تر آنها از تصاویر نمادین برگرفته از شیوه PECS برای معرفی برنامه هر جلسه استفاده می­شود. سودمندی مهم در استفاده از این تصاویر این است که کودکان، زمان بندی و توالی منظم را هم در کلاس، تمرین می­کنند. به عبارت دیگر کودکان متوجه می­شوند که هر فعالیت در مدت زمان مشخصی انجام می­شود و با اتمام فعالیت، تمرکز روی کار بعدی خواهد بود.
به منظور هماهنگی نسبی اعضای هر گروه و بررسی سطح توانایی و مهارتی، از بین کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا، ارزیابی و سنجش کلی انجام می­شود تا کودکان در گروه­های متناسب خود قرار گیرند و از تعامل با گروه، بیشتر بهره ببرند.

سه مرحله آموزش گروهی به ترتیب ارتقاء مهارت­های هیجانی، اجتماعی و شناختی را در بردارند. توجه به مهارت­های حسی-حرکتی و کلامی نیز از اهدافی هستند که در خلال برنامه­ها به آنها پرداخته می­شود. هرچند این مهارت­ها هم­پوشی زیادی با هم دارند، پیگیری آنها در بلوک­های مجزا موجب یادگیری عمیق­تر می­شود.

  • بلوک هیجانی: در این مرحله ضمن آشنا کردن اولیه کودکان با فضای گروه و ارتباط با اعضا، هیجان­های مهمی را که کودک در زندگی روزمره با آن سروکار دارد آموزش داده می­شود. شادی، غم، ترس، خجالت و عصبانیت از جمله این هیجان­ها هستند.
  • بلوک اجتماعی: یادگیری قواعد اجتماعی، برقراری مناسب ارتباط، رعایت نوبت و صف، تعامل و بده بستان­ها، مشارکت و همکاری در گروه، توجه به دیگران و … از اهداف مهم این مرحله هستند. هیجان­های آموخته شده در بلوک قبلی نیز در قالب موقعیت­های کاربردی اجتماعی مورد توجه قرار می­گیرد.
  • بلوک شناختی: مسائل شناختی و فکری کودکان مبتلا به اتیسم در راستای سه موضوع بنیادی نظریه ذهن(Theory of Mind)، عملکرد اجرایی(Executive Function) و انسجام مرکزی(Central Coherence) لحاظ می­شود

برای همگامی بیشتر خانواده، اهداف و فعالیت­های هرجلسه برای والدین نیز توضیح داده می‌­شود.

این بلوک­ها ترجیحا به ترتیب پس از اتمام دوره آموزشی انفرادی به کودکان ارائه می­شود تا برای ورود به مدرسه آمادگی داشته باشند. البته برای آن دسته از کودکانی که بدون گذراندن این دوره­ها وارد مدرسه شده­ و در روابط اجتماعی مشکلات جدی دارند، شرکت در این دوره­ها می­تواند مفید باشد.

آموزش گروهی مهارت­های هیجانی، اجتماعی و شناختی به کودکان مبتلا به آسپرگر و اتیسم با عملکرد بالا «بلوک اول: مهارت­های هیجانی»:

مهارت و درک و بیان هیجانات از ماه‌­های نخست زندگی قابل پیگیری است. نوزاد از طریق هیجان­‌ها، دنیای اطرافش را درک کرده و همچنین تجارب درونی خود را به دیگران و محیط ابراز می­کند. پژوهش­ها حاکی از آن است که افراد مبتلا به اتیسم در مهارت­های هیجانی، مشکلات شایان توجه دارند.
نقص در ادراک و تشخیص هیجان­ها در کودکان مبتلا به آسپرگر و اتیسم با عملکرد بالا، موجب بروز مشکل در روابط اجتماعی و حیطه­های شناختی می­شود. اگر کودک قادر نباشد هیجان­های درونی خود را به درستی تشخیص دهد و یا آنها را به صورت مناسب ابراز کند، مشکلات جدی در بیان خواسته­ها و شرایط خود خواهد داشت. این ضعف به نوبه خود، زمینه­ساز اشکالات فراوان در تعاملات اجتماعی و برقراری ارتباط با دیگران است.
به جز شناخت و ابراز هیجان­های خود، کلید اساسی در برقراری ارتباط با دیگران، فهم عواطف، افکار و شرایط آنهاست. در اختلالات طیف اتیسم، مشکلی شناختی با عنوان نقص در نظریه ذهن(Theory of Mind) مطرح است که باعث می شود کودک نتواند دیدگاه و منظر خود را از دیگران متمایز کند. این موضوع با درک نکردن حالت چهره افراد و پیام­های کلامی و غیرکلامی آنها مرتبط است. با توجه به این مطلب، واکنش­هایی که کودک به دیگران نشان می­دهد متناسب نیست. کودکی که احساسات و شرایط دیگران را به خوبی متوجه نمی­شود، احتمالا “همدلی” مناسبی نخواهد داشت و در مواردی که مستلزم ابراز واکنش مرتبط با شرایط است این کودک با بی­تفاوتی از موضوع می­گذرد. از سوی دیگر، ممکن است بدون در نظر گرفتن فواصل اجتماعی (میزان نزدیکی یا دوری، نسبت فامیلی یا آشنایی یا دوستی) رفتارهای نا خوش آیندی از او سر بزند. مثلا نوع برخورد و در آغوش گرفتن مادر و پدر با افراد غریبه برایش تفاوتی نداشته باشد.

بر مبنای پژوهش تقوی، باقریان، پوراعتماد و شفیعی، آموزش گروهی مهارت­های هیجانی به کودکان مبتلا به آسپرگر و اتیسم با عملکرد بالا می­تواند باعث پیشرفت و اصلاح شناخت و ادراک هیجانی در آنها شود و این امر، زمینه بهبود رفتارها و واکنش­ها را در تعاملات اجتماعی فراهم می­کند.
آموزش گروهی به کودک کمک می­کند تا ضمن آشنایی عمیق­تر و کاربردی با مفهوم هیجان، تجربه­ای عملی در کنار همسالان و زیر نظر مربیان داشته باشد. با توجه به اینکه مهارت­های هیجانی در سطح گسترده­ای با حیطه­های اجتماعی و شناختی در ارتباط هستند، آموزش هیجانی به عنوان پیش نیاز سایر مهارت­ها مطرح است و در اولین بلوک آموزش گروهی مد نظر قرار گرفته است.
علاقه­مندی به کلاس و سایر اعضا، از ارکان مهمی است که کودک را به حضور در این جلسات تشویق می­کند. اگر کودک در فضای جلسات، احساس شادی و آرامش داشته باشد، یادگیری بهتر و مؤثرتر خواهد بود. از این رو، در جلسات ابتدایی آموزش گروهی، هیجان “شادی” در اولویت قرار می­گیرد و برنامه­ها در جهت کاهش مقاومت کودکان و ایجاد فضایی امن و شاد، طراحی می­شود. با توجه به قالب اجرایی این بسته آموزشی که استفاده از شیوه­های هنردرمانی است (رجوع به بروشور آموزش گروهی مهارت­های هیجانی، اجتماعی و شناختی) فعالیت­های لذت بخش و مبتنی بر هنر خلاق به کودکان ارائه می­شود. بازی­، نقاشی، کاردستی، موسیقی، کلاژ، داستان و نمایش قالب­های اجرایی خوشایندی برای کودکان در این جلسات هستند که اهداف آموزشی و علمی در آنها لحاظ شده است.

تأکید اصلی این برنامه بر تشویق کودکان و کمک به شکوفایی استعدادهای آنهاست و در این راستا از ستاره­های تشویقی و جایزه به تناسب استفاده می­شود.

هیجان­های مهمی که در روند این دوره مطرح می­شوند شامل شادی، غم، عصبانیت، ترس، خجالت، تعجب و بی حوصلگی هستند و در کنار آنها مفهوم بی­تفاوتی نیز معرفی می­شود. روند آموزش از شناخت هیجان­ها در تصاویر آغاز می­شود و سپس ابراز هیجان و فهم حالات چهره­ای دیگران با کمک الگوهای آموزشی تمرین می­شود. این شناخت با ادراک محتوای هیجانی در داستان­ها و شرایط مختلف تکمیل می­شود. پس از آشنایی با مفهوم هیجان­ها و تشخیص آنها در خود و دیگران، ابراز هیجان­ها و واکنش­ها و رفتارهای متناسب مورد توجه قرار می­گیرد. مهارت مدیریت هیجانی، مستلزم درک موقعیت و انجام رفتارهای بجا و مناسب است که نیاز به فهم درست و تمرین متوالی دارد. در بسیاری از موارد، تنظیم و مدیریت هیجانی با توانایی حل مسئله نیز مرتبط است که در روند آموزش گروهی در همه بلوک­ها به به آن توجه می­شود.
به دنبال آشنایی با هیجان­ها و بازشناسی آنها در زمینه­های مختلف، کودک با فواصل اجتماعی و میزان مناسب بروز احساس و هیجان در شرایط مختلف در قالب بازی و نمایش آشناتر خواهد شد. فواصل اجتماعی از روابط نزدیک با اعضای خانواده تا رابطه با دوستان، مربیان، همسایه، فامیل و روابط دورتر با افراد غریبه مورد بررسی قرار می­گیرد.

آموزش هیجانی به شکل گروهی، مقدمه خوبی برای یادگیری تعاملات و مشارکت مؤثر و در نظر گرفتن قواعد در بلوک اجتماعی است. خلاصه­ای از مبانی آموزشی، اهداف جلسات و شیوه­های آموزش در هر جلسه به والدین نیز ارائه می­شود تا این تجربه آموزشی به صورت هماهنگ­ با جلسات آموزشی در خانواده هم به پیش برود.